آیا این تغییرات ساده در رفتار یا احساسات میتواند نشانه یک مشکل جدیتر باشد؟ سلامت روان زنان اغلب تحتتأثیر شرایط زندگی، تغییرات هورمونی و فشارهای اجتماعی قرار میگیرد. در این مقاله، به پنج نشانه هشداردهندهای میپردازیم که نباید نادیده گرفته شوند.
۱. تغییرات شدید در خلقوخو
زنانی که دچار نوسانات خلقی شدید هستند—مثل احساس غم عمیق، تحریکپذیری بیدلیل، یا ناامیدی ممتد—ممکن است با اختلالات روانی مانند افسردگی، اختلال دوقطبی یا اضطراب مزمن مواجه باشند.
در زنان، این نوسانات گاهی با چرخه قاعدگی، بارداری یا یائسگی ارتباط مستقیم دارد؛ بااینحال، اگر این حالتها تداوم پیدا کند یا بر عملکرد روزمره تأثیر بگذارد، مراجعه به مشاور یا روانپزشک ضروری است.
۲. اختلال در خواب
بیخوابی، بیدار شدنهای مکرر در شب یا خواب بیش از حد از معمول، همگی میتوانند زنگ خطر اختلالات روانی باشند. خواب، نقش کلیدی در بازسازی مغز و تعادل هورمونی ایفا میکند. اختلال مزمن در خواب ممکن است به مرور زمان توان ذهنی را کاهش دهد و منجر به افسردگی یا اضطراب شود.
نکته مهم این است که بسیاری از زنان اختلالات خواب را ناشی از استرس روزمره میدانند، اما اگر این وضعیت بیش از دو هفته طول کشید، حتماً باید بررسی تخصصی صورت گیرد.
۳. کاهش یا افزایش شدید اشتها
تغییر ناگهانی در اشتها—چه بهصورت کاهش میل غذایی یا پرخوری افراطی—میتواند نشانهای از اختلالات روانی مانند افسردگی، اختلالات خوردن (بیاشتهایی عصبی یا بولیمیا) یا اضطراب باشد.
زنان ممکن است در واکنش به فشارهای محیطی، استرس شغلی یا تنشهای خانوادگی دچار این نوسانات شوند. در چنین شرایطی، خودمراقبتی، مشاوره تغذیه و رواندرمانی میتوانند راهحل مؤثری باشند.
۴. کنارهگیری اجتماعی یا بیعلاقگی به فعالیتها
فردی که پیشتر اجتماعی، فعال یا پرانرژی بوده اما اکنون از فعالیتهای جمعی دوری میکند یا نسبت به علایقش بیتفاوت شده، ممکن است درگیر افسردگی پنهان یا اضطراب اجتماعی باشد. این نشانه معمولاً آرام و تدریجی بروز میکند و ممکن است اطرافیان آن را بهعنوان خستگی یا مشغله تلقی کنند.
احساس پوچی، بیهدفی یا بیمعنایی در کارهای روزمره نیز نشانههای مکمل این وضعیت هستند که باید مورد توجه قرار گیرند.
۵. احساس مداوم بیارزشی یا گناه شدید
زنانی که دائم احساس میکنند به اندازه کافی خوب نیستند، دائماً خود را سرزنش میکنند یا از گذشته پشیماناند، ممکن است با اختلالات افسردگی یا اضطراب درگیر باشند. در برخی موارد، این احساسات به افکار خودآزارانه یا حتی تمایل به خودکشی میانجامد.
اگر این حالات با سایر نشانههای روانی همراه شود، دریافت کمک تخصصی از رواندرمانگر یا روانپزشک الزامی است.
چه زمانی باید کمک گرفت؟
اگر هر یک از این نشانهها:
-
بیشتر از دو هفته ادامه داشته باشد،
-
باعث اختلال در کار، تحصیل یا روابط اجتماعی شود،
-
یا همراه با نشانههای فیزیکی مانند خستگی، دردهای غیرقابل توجیه یا حملات عصبی باشد،
نیاز به بررسی فوری دارد. مراجعه به رواندرمانگر، استفاده از خدمات مشاوره، و در موارد خاص دارودرمانی از جمله راهحلهای درمانی مؤثر هستند.
توصیه پایانی
سلامت روان بخشی جداییناپذیر از سلامت کلی است. جامعه، خانواده و رسانهها باید با آگاهیرسانی و شکستن تابوهای مربوط به اختلالات روانی، فضا را برای گفتوگو و کمک گرفتن فراهم کنند.
هیچکس نباید در برابر مشکلات روانی تنها بماند. حتی صحبت ساده با یک دوست میتواند گامی مهم در مسیر بهبودی باشد.